ردای پرحاشیه

ردای پرحاشیه
ردای پرحاشیه

ماجرای البسه کاروان اعزامی ایران به المپیک چیست؟

 

گفت و گو با علی اژدرکش، رئیس هیات مدیره گروه دنیلی، تامین‌کننده لباس تیم ملی ایران برای کاروان المپیک که طراحی‌شان با نظرهای متفاوتی رو به رو شده است.

 

«اشک و حسرت»، «رژه‌ی بی‌سلیقگی روی لباس المپیکی‌ها»، «سکوت جایز نیست و باید سوال کرد که چرا این طرح» و انواع لباس‌های رنگارنگی که توسط هوش مصنوعی تهیه شده بود، بخش‌هایی از انتقادهای رسانه‌های رسمی و کاربران فضای مجازی به لباس رژه کاروان اعزامی ایران در بازی‌های المپیک پاریس بود که موج شدیدی ایجاد کرد. البته در کنار این بازخوردهای محترمانه، کامنت‌های توهین‌آمیز بسیاری نیز در فضای مجازی دست به دست شد که همه این‌ها در روزهای شروع این رقابت بین‌المللی، اخبار اصلی المپیک را درباره ورزشکاران ایرانی و رشته‌هایی که در آن شرکت کرده بودند، تحت الشعاع قرار داد.

در ادامه علی اژدرکش، رئیس هیئت مدیره گروه دنیلی که تامین‌کننده البسه کاروان المپیک ایران است، نظر خود را درباره هجمه‌ها به این طرح و چگونگی پروسه تامین این البسه به صورت شفاف بیان کرد.

 

فرایند انتخاب شرکت تامین‌کننده لباس المپیک چه الزاماتی دارد و این فرایند از کجا شروع شد؟

آذرماه سال ۱۴۰۲ بود که نامه‌ای به کمیته المپیک نوشتیم و اعلام آمادگی کردیم  تا به عنوان حامی، البسه ورزشی کاروان المپیک را به‌صورت رایگان در اختیار کاروان المپیک کشور قرار دهیم،

در پی این اعلام آمادگی، به جلسه‌ای فراخوانده شدیم که مسئولان کمیته المپیک هم در آن حضور داشتند. با هم صحبت کردیم، ارزیابی هم شدیم، نمونه‌هایی از کار ما را دیدند و به این ترتیب قرار شد طراحی و تامین پکیج لباس‌ها با ما باشد. با اینکه ما تولید لباس رسمی نداشتیم، این پیشنهاد را قبول کردیم. یکی از دوستان خوبم، آقای دکتر بهزاد، از مجموعه پاشادوخت در این ماجرا ورود پیدا کرد که تا کنون در زمینه کت‌و‌شلوار و لباس رسمی صادرات زیادی انجام داده و یکی از برندهای خوب به شمار می‌رود. ایشان تعدادی از برندهای بین‌المللی را تولید می‌کنند، کارخانه خوب و مجهز و تیم توانمند و خوش‌ذوقی دارند که با هم صحبت کردیم و پذیرفتند.

سپس کمیته المپیک اعلام کرد که در این زمینه باید فراخوان شود تا دیگر برندها هم حضور یابند و به این ترتیب مقایسه‌ای انجام و بهترین پیشنهاد معرفی شود. اوایل بهمن‌ماه بود که اعلام کردند درخواست کننده‌ای نبوده و مجموعه ما می‌تواند برای آغاز این کار اقدام کند. به این ترتیب، دوم بهمن ۱۴۰۲، نامه را تکرار و پروسه اداری را آغاز کردیم  و ۲۲ بهمن قرارداد ما امضا شد؛ قراردادی در ۱۲ ، ۱۳ صفحه بین ما و کمیته المپیک. در آن روز ما رسما به‌عنوان حامی و تامین کننده لباس‌ها و اکسسوری‌های مربوط کل کاروان المپیک کشور انتخاب شدیم.

 

صحبت‌هایی بود مبنی بر اینکه، کمیته المپیک از مجموعه دیگری خرید کرده و شما لحظه آخر وارد این ماجرا شدید. جریان چیست؟

من الان با استاد و مدارک  با شما صحبت می‌کنم. قراردادی در دست من است که به امضای بازرسی کشور رسیده است. بنابراین این حرف‌ها حقیقت ندارد و اگر کسی مدعی چنین چیزی است و می‌گوید قراردادی در این زمینه دارد،  بیاید و ادعایش را اثبات کند.

در واقع مجموعه کمیته المپیک با صحبت نمی‌تواند سفارش دهد بلکه باید فرایند قانونی طی شود و این درحالی است که سیستم‌های نظارتی نیز کاملا بر قراردادها نظارت دارند.

 

 

بعد از امضای قرارداد این فرایند چگونه ادامه پیدا کرد؟

بر اساس صحبت‌هایی که شد، مجموعه دکتر بهزاد، لباس رژه را بر عهده گرفت و ما کفش چرمی، کمربند و کل  لباس‌های ورزشی بر عهده مجموعه من بود.  البسه رژه (که هجمه‌هایی بر آن وارد شد) توسط مجموعه کاربلد، با کیفیت خوب، با تیمی منظم انجام شده است.

به هر حال ما با ۲۰ تا طراح کار را شروع کردیم. ۵ نفر آن‌ها از مجموعه خودمان بودند و برخی هم جزو افرادی بودند که قبلا کار کرده بودند و برخی هم اساتید دانشگاه هستند.

پس از آن طرح‌هایی که از اعضا خواسته بودیم را جمع‌آوری کردیم و در این میان مرتب در رفت‌و‌آمد با کمیته المپیک بودیم. انتخاب لباس هم یا بر اساس سلیقه صورت می‌گیرد یا پروتکل‌های موجود یا هر دو. در نهایت با توجه به اینکه در ماه محرم قرار داشتیم پایه کار را مشکی قرار دادیم و برای آقایان کت سفید و خانم‌ها چیزی شبیه به آن به رنگ سفید در نظر گرفته شد. حتی برای حجاب خانم‌ها، که مساله مهمی بود، روسری یا کلاه حجاب پیشنهاد دادیم که در نهایت همه این‌ها طور دیگری جمع‌بندی شد.

در اینجا لازم است اشاره کنم که طراحی کت‌ها با چه دقت و ظرافتی انجام شده است. در واقع کارخانه‌ای که تعداد زیادی کت تولید می‌کند، دست از کار کشیده و برای تک‌تک ورزشکاران، با توجه به اندازه آن‌ها و باظرافت تمام کت‌ها را با پارچه‌ای مرغوب طراحی و آماده کرد.

هجمه‌های وارد شده روی البسه ورزشکاران المپیک، بیشتر متوجه لباس رژه بود. در واقع افرادی که این هجمه‌ها را وارد کردند هنوز لباس دهکده المپیک، تمرین و سکو را ندیدند.

 

لطفا درباره المان‌هایی که در طراحی لباس‌های سکو و دهکده المپیک و تمرینات استفاده کردید، توضیح دهید.

ما از ابتدا در طراحی لباس‌های المپیک موارد زیادی را بررسی کردیم و از چندین دوره پیش، هم ایران و هم دیگر کشورها ر رصد کردیم. متاسفانه ایران تا سال۲۰۱۶  از برند ایرانی لباس نگرفته بود بعد از آن هم در سال‌های۲۰۱۲ و ۲۰۱۶ لباس‌های ورزشکاران ایرانی المپیک چینی بودند. اما در سال ۲۰۲۰  یکی از برند های خوب ایرانی که از همکاران خوب من هستند این کار را انجام دادند که البته در جریان قراردادشان نیستم و نمی‌دانم که آیا حامی بودند یا خیر.

طبق بررسی‌های ما، معمولا ۱۰ تا ۱۵ درصد کشورها در افتتاحیه از المان‌های فرهنگی و قومی خود استفاده می‌کنند این در کشورهای آسیای شرقی و آفریقا بیشتر به‌چشم می‌خورد.

۲۰ تا ۳۰ درصد کشورها هم پایه و بیس لباس را بر اساس رنگ پرچم خود  طراحی می کنند که در این زمینه رنگ نارنجی کشور هلند در طراحی لباس‌هایشان مشهود است.

پرچم ما  سه‌رنگ دارد نسبت رنگ‌هایش مساوی است. رنگ سبز و قرمز زیباست اما برای لباس شاید آنقدر خوب نبود. رنگ سفید با اینکه طرح من نبود و از برند دیگری طراحی شده بود، بر روی آن بحث زیادی شد. بحث‌های قومی و فرهنگی هم مساله مهمی است. شاید اگر نمادی از آذربایجان انتخاب می‌کردیم، اهالی کردستان و خوزستان گلایه می‌کردند یا برعکس.

از سوی دیگر لباس سکو مهم‌ترین لباس است که در عکس‌ها، وقتی ورزشکار مدال بر گردنش آویخته می‌شود، به دنیا نشان داده می‌شود. ما این لباس را با به رنگ پرچم و با طرح‌های اسلیمی از مسجد امام طراحی کردیم که لباس خاص و ویژه‌ای از آب درآمده است. ما این لباس را برای همه ورزشکاران المپیک طراحی و آماده کردیم به امید آنکه همه آن‌ها روی سکو بروند و موفق شوند. ما لباس‌های دیگری نیز برای بچه‌های تیم ملی المپیک تهیه کردیم. لباس‌های هتلی تیم ملی به رنگ سبز و سفید است و سفید و قرمز است. کمیته ملی المپیک دو دست لباس دیگر هم از ما می‌خواست که بلوز و شلوار سورمه‌ای بود و برای نشان از محرم سفارش داد. علاوه بر این‌ها نزدیک به ۲۸قطعه وسیله شامل جوراب، ساک ورزشی و حوله را نیز ما برای ورزشکارانمان فراهم کردیم. 

نظرتان درباره هجمه‌هایی که روی طراحی لباس رژه وارد شد، چیست؟ اینکه حتی برخی از طراحان پیشنهادهایی دیگر دادند و گفتند اگر این لباس را هوش مصنوعی طراحی می‌کرد خیلی بهتر بود!

این اتفاق جدیدی نیست. در المپیک گذشته یعنی توکیو  هم به همین ترتیب فراخوانی دادند و یکی از طراحان لباسی با رنگ آبی فیروزه‌ای طراحی کرده بود که اتفاق‌ا‌های بعد از دیده شدن این لباس ناراحت‌کننده بود و آن طراح تا مرز گریه‌کردن هم پیش رفته بود.

اما من این هجمه‌ها را به چند گروه تقسیم می‌کنم. گروه اول با کلیدواژه کادر درمان، هجمه وارد کردند. خانم مجری‌ِ رسانه ملی، شروع‌کننده این حرکت بود. ایشان بدون اطلاع از ریز مسائلی که درباره این لباس وجود دارد، آن هم در شب افتتاحیه المپیک که نیاز است همه دست به دست هم بدهیم و ورزشکارانمان را با روحیه خوب وارد این رقابت بین‌المللی کنیم، روحیه‌شان را تضعیف کردند. ایشان رنگ لباس تیم ملی را به پوشاک کادر درمان و البته بخش تزریقات که اتفاقا بسیار مهم و محترم هستند، تشبیه کردند و به کمیته ملی انتقاد که چرا چنین اتفاقی افتاده است.
حالا اگر ما کشور هلند بودیم و لباس‌ها نارنجی طراحی می‌شد، حتما ایشان این لباس را به قشر زحمت‌کش دیگری تشبیه می‌کرد. واقعا چرا باید به صرف اینکه تریبونی در دست داریم، با تیم ملی المپیک یک کشور بازی کنیم!؟ من اشاره کردم که لباس‌ها یا براساس پروتکل‌ها انتخاب می‌شود یا سلیقه. من هم از همین تریبون به ایشان عرض می‌کنم که به  سلیقه لباس‌پوشیدن ایشان از نظر طراحی و رنگ و ... در برنامه رسانه ملی انتقاد دارم. باوجود این به سلیقه‌شان که احتمالا براساس پروتوکل‌های رسانه، انتخاب شده احترام می‌گذارم و تا زمانی که درباره این لباس با ایشان به تبادل نظر نپرداختم، به صراحت نظرم را اعلام نمی‌کنم.
اما گروه دیگری که هجمه وارد کردند، همکاران و رقیبان خودمان بودند. کلیدواژه‌های آن‌ها المان فرهنگی بود. البته بدون اینکه درباره المان فرهنگی صحبت و نقد کنند و به مسائلش بپردازند
 با رکیک‌ترین الفاظ، کامنت گذاشتند. بسیار خوشحالم این کامنت‌ها به زبان انگلیسی نیست تا همه دنیا متوجه معانی آنها بشوند چرا که ممکن بود این قسمت از بی‌ادبی و بی‌فرهنگی استفاده از الفاظ زشت توسط عده قلیل را به حساب فرهنگ مردم شریف و فهیم ایران بگذارند. این‌ نظرها قابل اعتنا نیستند. اما گروه دیگری که نقد کردند، آدم‌هایی با تجربه بودند. آن‌ها مسائلی را مطرح کردند که ما آن را قبول کردیم. مسائلی که یا پیش از این به ذهنمان نرسیده بود و البته بخشی هم مواردی بود که برای انجامش محدودیت داشتیم. تعدادی از عزیزان هم از ما تشکر کردند. به هر حال من به همه گروه‌ها به جز آن‌ها که الفاظ رکیک به کار بستند، حق می‌دهم و امیدوارم در آینده شاهد برخوردهای بهتری باشیم.

شما گفتید تا قبل از سال ۲۰۱۶، کمیته المپیک البسه‌اش را از برندهای خارجی تهیه می‌کرد. مگر یکی از ارکان اساسی کشور ما حمایت از تولید ملی نیست. آن‌هم در بزرگ‌ترین آوردگاه ورزشی جهان. امسال تیم اسپانیا و فرانسه هم از برندهای داخلی خودشان بهره بردند. نظر شما در این باره چیست؟

آوردگاهی چون المیپک از همه رقابت‌ها متفاوت است و شرکت‌کنندگان تیم‌های ملی کشورهای جهان برای گرفتن سهمیه جنگیده‌اند. از طرفی بیشتر کشورها سعی می‌کنند با لباس و محصولات خودشان در این رقابت حضور یابند. حتی عادت‌های غذایی و دیگر مسائل فرهنگی کشورشان را داخل دهکده المپیک یا زمان مسابقه به نمایش بگذارند. من از صمیم قلب آرزو داشتم که بهترین کارم را برای‌ بچه‌های تیم ملی المپیک که با بیشترشان دوست هستم، انجام دهم. اینکه شان آن‌ها در بزرگ‌ترین گردهمایی بشریت، حفظ شود. در این بین، ما همیشه درباره صنعتی‌شدن ورزشمان صحبت می‌کنیم. عرصه‌هایی مانند المپیک یا بازی‌های آسیایی و ... بهترین فرصت‌ها برای همگام‌شدن صنعت ما با ورزش است. اینکه این دو عرصه با هم حرکت کنند. درواقع در کنار همه این‌ها زیرساخت‌ها را باید طوری مهیا کرد که صنعت بتواند بهره‌برداری کند و قسمتی از سودش را دوباره به ورزش برگرداند. امیدوارم برای المپیک ۲۰۲۸ لس آنجلس، ده برند ایرانی بیایند و رقابت شکل بگیرد. من توانستم بخشی از طرحم را پیش ببرم. بقیه بیایند و پله پله این اتفاق راه بیفتد و به تبلیغات برندها از سمت ورزش سمت و سو داده شود.

همیشه شاهد این بودیم که برندهای شما تا جایی که برایش مقدور بوده از ورزش قهرمانی حمایت کرده است. امسال برند کارنیلی هم در کنار شما بود. در این مدت چه دستاوردهایی داشتید؟

من از ورزش چیزهای زیادی گرفتم. سلامتی، اعتماد به نفس و حتی ورزش در ساخت شخصیت من چه خوب یا بد، نقش موثری داشته است و هرآنچه از دستم برآید برای ورزش انجام می‌دهم. اما مهم‌ترین دستاورد من، همدلی بین هزار و خرده‌ای آدم در مجموعه‌ام بود که یک‌دل ایستادیم تا بهترینِ خودمان را برای کاروان المپیک کشورمان انجام بدهیم. دستاورد دیگرمان این بود که ورزشکارانمان از لباس‌های رژه راضی هستند. صرفا قصد دفاع ندارم، می‌خواهم بگویم دوسه برند ایرانی از صمیم قلب پا پیش گذاشتند و با هزینه خودشان و همه محدودیت‌ها بهترین خودشان را برای کاروان المپیک کشور گذاشتند. اگر کم و کسری بود خود ورزشکاران در درجه اول ببخشند.

اما مسلما دستاورد بعدی، پیوندزدن صنعت و ورزش است. این موضوع را هم به عنوان مسئولیت اجتماعی دوست دارم اتفاق بیفتد. الگویش در دنیا در حال انجام است و اجرای آن در ایران با توجه به آن الگو دشوار نیست. اما در کنار این دستاوردها از رقابت تخریبی دست بکشیم و باهم رقابت سازنده داشته باشیم که این مهم‌ترین دستاورد است.  در هر صورت من امیدوارم برای المپیک آینده، ۱۰ برند ایرانی به عنوان حامی و اسپانسر ثبت نام کنند و شخصیت کاروان المیپک ما با کمک آن‌ها بهتر از همیشه حضور بیابد.

 

 

 

 

 

تگها : علی اژدرکش , لباس المپیک , البسه المپیک , تیم ملی المپیک , لباس رژه المپیک , کاروان اعزامی المپیک

اخبار مشابه

رتبه: بد خوب
طراحی سایت: مهریاسان