تأثیر فرهنگ بر سودآوری برندها

تأثیر فرهنگ بر سودآوری برندها
تأثیر فرهنگ بر سودآوری برندها

 

فرهنگ، استراتژی یک برند را رقم می‌زند.

این جمله اهمیت حضور فرهنگ در استراتژی‌های بنیادین سازمان‌ها و برندهای موفق را نشان می‌دهد. اگرچه چنین موضوعی بسیار مهم است اما مدیران سازمانی آن‌طور که باید به موضوع اهمیت نمی‌دهند. فقط 20 درصد از پاسخ‌دهندگان در یک نظرسنجی گفته‌اند زمانی مشخص را صرف مدیریت یا بهبود فرهنگ سازمانی می‌کنند. درحقیقت 63 درصد از مدیران نتوانستند به‌طور معمول، تأثیر فرهنگ بر تجارت را در نظر بگیرند و فقط یک‌چهارم اظهار داشتند به موضوع فرهنگ داخلی سازمان اهمیت داده و آن را بررسی می‌کنند.

 

فرهنگ، عامل سود

برندهایی با فرهنگ قوی، رشد 4 درصدی در بخش درآمد داشته‌اند. براساس اطلاعات صد برند برتر که از سال 1998 تا 2005 در «فورچون» بررسی شده، شرکت‌های دارای فرهنگ سازمانی قدرتمند، به‌طور متوسط سالانه 14 درصد رشد را تجربه کرده‌اند و رضایت سازمانی کارمندان در شرکت‌هایی با فرهنگ سازمانی قوی، حدود 20 درصد بیشتر است. همین رضایت و شادی، فروش را تا 37 درصد افزایش می‌دهد. فرهنگ در سازمان مهم است و تعامل کارمندان در درجه اول اهمیت قرار دارد. پرداختن به این موضوع، لزوماً دشوار نیست. درحقیقت، فرهنگ برندها تنها مزیت رقابتی پایدار است که در کنترل کارآفرین قرار دارد. مدیریت باید روحیه کارمندان را در بخش‌های مختلف کاری بالا نگه دارد. باید مدیران را متقاعد کنیم بازگشت سرمایه، اصلی‌ترین سنجش موفقیت یک پروژه نیست، بلکه رضایت کارکنان، اولویت اصلی است. وقتی کارمندانی فداکار، وفادار و راضی داشته باشید، آنها بیش از آن چیزی که تصور می‌کنید برای برند شما کار خواهند کرد. بر این اساس، کارمندی که مشغول کار است درواقع فراتر از دستمزد خود یا کیفیت قهوه در اتاق استراحت، به شرکت اهمیت می‌دهد. این نوع افراد، کارمندان یا کارگرانی هستند که مایل‌اند تلاش مضاعفی را انجام دهند، حتی بدون اینکه از آن‌ها خواسته شود. سطح بالای تعامل با یک شرکت می‌تواند درآمد عملیاتی را 19 درصد و رشد درآمد را تا 28 درصد افزایش دهد. این موضوع را با رضایت و مشارکت در سطح پایین مقایسه کنید که به کاهش 33 درصدی درآمد عملیاتی می‌انجامد.

 

 

کار بزرگ

غرور بیش از پول مهم است. غرور را می‌توان به‌عنوان یك نیروی مرتبط با دوران كودكی ردیابی کرد و این غریزه اولیه كودكی به بزرگسالی افراد سرایت می‌کند. همان‌طور که برای حس غرور و کسب افتخارات مختلف برای والدین خود تلاش می‌کنیم، در سازمان و برندها هم می‌توان به غرور به‌عنوان یک غریزه پایدار نگاه کرد؛ بنابراین ابزارها را در اختیار مدیران خود قرار دهید تا به‌راحتی از اعضای تیم قدردانی کنند. از همه همکاران خود تشکر و پشتیبانی کنید تا احساس غرور و افتخار شغلی را تقویت کرده باشید. وقتی موانع بهره‌وری را برطرف ‌کنید، همه برنده خواهند شد.

 

 

افزایش شفافیت

همه کارها پرزرق‌وبرق نیستند. برخی خسته‌کننده، کسل‌کننده و ناامیدکننده هستند. گاهی اوقات نمی‌توانید از کارمندان بخواهید ماهیت کاری‌ را که از اعضای تیم خواسته می‌شود، توضیح دهند و برای شما سؤال ایجاد می‌شود که چگونه روحیه کارمندان را افزایش دهید. چشم‌انداز سازمان شما باید در داخل و خارج از کسب‌وکار روشن، سازگار و به‌خوبی قابل درک باشد و همه (هدف، تیم، وظیفه و مشتری) باید به‌وضوح با این چشم‌انداز ارتباط برقرار کنند. اگر افرادی را استخدام می‌کنید فقط به دلیل اینکه آنها می‌توانند یک کار را انجام دهند، این افراد برای پول شما کار می‌کنند. اما اگر افرادی را استخدام می‌کنید که به آنچه شما اعتقاد دارید باور دارند، با خون، عرق و اشک برای‌تان کار خواهند کرد. در سطح تاکتیکی‌تر، می‌توان از طریق ابزارهای گزارشگری قوی، سیستم‌های برنامه‌ریزی نمونه‌کارها، مدیریت مؤثر منابع و ابزارهای ارتباطی متمرکز، به شفافیت سازمانی بیشتری دست یافت که همگی از ویژگی‌های راه‌حل‌های مدرن مدیریت کار هستند. وضعیت همکاری بین‌فردی، غالباً ستون فقرات فرهنگ یک برند را تشکیل می‌دهد. باید بدانید استفاده از ابزارهای ارتباطی چقدر دشوار یا آسان است، چقدر تعاملات، بحث‌برانگیز یا روان هستند و پویایی گروه چقدر هماهنگ شده است. وقتی می‌خواهید یک پروژه گروهی را جلو ببرید، هیچ‌چیز ناامیدکننده‌تر از این نیست که کل روز در صندوق ورودی ایمیل گیر کنید اما اگر به تیم خود ابزارهای پیشرفته و مشترک بدهید و سپس از مسیر دور شوید، ممکن است از تفاوت ایجادشده تعجب کنید.

 

جک مکی، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت«Whole Foods» می‌گوید: «اگر شما به اندازه کافی خوش‌شانس باشید که کارفرمای کسی باشید، پس یک تعهد اخلاقی دارید؛ اطمینان حاصل کنید کارمندان هر روز صبح منتظر شروع کار خود هستند!» اکثر برندها در انجام این تعهد کوتاهی می‌کنند. «گالوپ» گزارش داد؛ 63 درصد از كاركنان سازمان‌ها با رغبت و تمایل به كار مشغول نيستند و 24 درصد هم فعالانه از كار خارج شده‌اند؛ تنها 13 درصد از كارگرانی كه مشغول كار هستند، واقعاً سر کار خود باقی مانده‌اند و واضح است که اکثر سازمان‌ها فضای زیادی برای پیشرفت دارند.

منبع: Forbes

تگها : خرده فروشی , کسب و کار , ماهنامه تجارت طلایی , برند , رقابت , فرهنگ , مشتری , استراتژی برند , جک مکی

اخبار مشابه

رتبه: بد خوب
طراحی سایت: مهریاسان