لباسی که به تن میکنیم، بهویژه در روزگار بیثباتی و آشفتگی، همواره ارزشها و آرمانهایمان را آشکار کرده اما اکنون زمان تغییر در صنعت مد فرا رسیده است.
دو سال اخیر، بدون تردید از عجیبترین مقاطع در تاریخ معاصر به شمار میآیند. به سبب همهگیری کرونا، جهان به یکباره دستخوش تغییر شد. گستردگی و عمق این دگرگونیها آنقدر زیاد بوده که کارشناسان و تحلیلگران بیشماری به تجزیه و تحلیل تحولات امسال مشغول شدهاند. در این میان مد همچنان یکی از بهترین عرصهها برای بررسی تغییرات فرهنگی به شمار میآید.
پیش از این هم جهان دچار معضلات گسترده شده است؛ برای مثال، هر دو جنگ جهانی سبب شد تا با اقداماتی گسترده لباسها را تا حد ممکن مقرونبهصرفه و کارآمد طراحی کنند. در تلاش برای صرفهجویی در مصرف مواد اولیه به سبب ضرورتهای جنگ، کتوشلوارهای چهاردکمه که پارچه کمتری نیاز داشتند، جایگزین مدل شش دکمه شدند یا مثلا شلوار دمپاپاکتی منسوخ شد. این اتفاق برای بسیاری از مردان که این نوع شلوار را میپوشیدند، ناخوشایند بود. بعد از جنگ جهانی اول استفاده از زیپ و کش چندان مطلوب تلقی نمیشد.
همین گرایشها در دوران رکود بزرگ دهه 30 هم رایج بود. در این دوران آمریکاییها به لباسهای پرزرق و برق پشت کردند و به سراغ طراحیهای جایگزین رفتند. لباس کارآمد، همانطور که از نامش برمیآید، ساده و راحت بود و گاهی اندکی تزئین میشد. در موزه سلطنتی جنگ یکی از لباسهای سرهمی غیرنظامی دیده میشود که شانههای پفدار، پاچههای دمپاگشاد، قیطاندوزی و کلاه پارچهای شیکی دارد. در این طراحی تمایل شدیدی به بیان خلاقانه مشاهده میشود. در همان زمان با حمایت دولت، طرح «صرفهجویی و تعمیر»، برای تشویق مردم به احیای و تعمیر لباسهای فرسوده اجرا شد. هنگامی که جهان در دهه 50 از جنگ جهانی دوم رهایی یافت، سلیقه جدیدی پدید آمد و در طراحی لباسهای مجموعه نگاه جدید کریستین دیور تجسم یافت.
سرنوشت مد در جهان جدید
اما در این دوران تازه بر مد چه خواهد گذشت؟ چگونه مد میتواند انعکاسدهنده تغییر و تحولاتی باشد که مردم جهان طی دو سال اخیر تجربه کردهاند؟ آیا در شرایطی که فروشگاهها و کارخانهها تعطیل شدهاند و مصرفکنندگان در شرایط اقتصادی سخت و نگرانکنندهای به سر میبرند، مد میتواند ادامه حیات بدهد؟ خطوط و برشهای ساده، ویژگی طراحی لباس در دوران سخت است. در روزگار رنج و بیماری، به دشواری میتوان فرهنگی یافت که با اسراف و تجمل همراهی کند. تنها استثنا در این عرصه ظاهرا در دهه 60 پیش آمد؛ دهه پرفراز و نشیبی که در آن جنبش حقوق مدنی، اعتراضات ضدجنگ، ترورهای سیاسی و شکاف نسلی رخ داد. پس از قرنها که همه تقریبا یکسان لباس میپوشیدند در این دهه جوانان سرانجام کمد لباس شخصی خود را به دست آوردند و در طراحی لباسهای این نسل از همه ظرفیتهای انقلابی، تاثیرات هنر شرق و طرح پوشاک نظامی سود برده شد.
شوخی با کرونا
همانگونه که در هنگام جنگ، شانههای پفدار جلوهای متفاوت به لباسها بخشید، در روزهای کرونا هم میتوان با پوشاک مناسب این دوره به طنزآفرینی پرداخت و سختیها را با شادی آسانتر کرد. ماسکهای صورت با عباراتی مانند «من آنقدر زندگی کردهام که خوشبین نباشم»، نسل اینترنت را مخاطب قرار داده است. نافرمانی از نظم موجود در دنیای جدید مد موج میزند. آیندهنگران این صنعت پیشبینی کردهاند که نسل لباسهای مناسب برای بقای بهتر در آینده با جهش رشد مواجه خواهد شد؛ برای مثال پوشاکی با طراحی چندتکه که میتوانند با آبوهوای مختلف سازگار شوند. در طراحیهای جدید گرایش به نزدیککردن پوشاک بیرون به لباس خانگی افزایش یافته است. هرچه با آیندهای پیشبینیناپذیرتر و بیثباتتر مواجه میشویم، لباس کمتر ابزاری برای هویتبخشی ظاهری به شمار میآید، بلکه بیشتر به جزئی از مفهوم خانه و سرپناه بدل میشود که در تلاطمهای جهانی، آسایش و آرامش میبخشد. اکنون کمتر لباس به تن میکنیم که به چشم بیاییم، بلکه ویژگیهایی مثل راحتی و دم دستی و رسمینبودن را ترجیح میدهیم.
ضرورت حفظ فاصله اجتماعی با گسترش عرضه دیجیتال و نمایش مجازی همراه شده است. هفتههای مد دیجیتال در حال پیدایش و ظهور هستند و از مشارکت بیشتر مجازی استقبال میکنند. ابتکاراتی مانند آخرین کمپین «بربری» با همراهی «کندال جنر» که نسخه سیجیآی این مدل را به نمایش گذاشت، ظرفیتها و امکانات عرصه دیجیتال را در صنعت مد نشان میدهد.
تغییرات عمیقتری در راه است؛ ایدههای رشد سریع، موفقیت شخصی، رضایتطلبی و هویتیابی از طریق مصرفگرایی که در دهههای 80 و 90 بسیار تحسین میشدند، اکنون خیالاتی واهی و در عین حال کاملا مخرب تلقی میشوند. پس از دههها توسعهطلبی در حال گروهیابی، تجدید نظر و تمرکز مجدد هستیم. قطعا آگاهی درباره مصرف و مصرفگرایی افزایش یافته است. این موضوع بسیار دلگرمکننده است و به نوبه خود سبب ایجاد تغییرات بیشتر خواهد شد. مردم کمتر میخرند اما بهتر خرید میکنند.
به نظر میرسد مردم بیش از پیش به خرید کالاهای باکیفیتتر و با قیمت بالاتر تمایل دارند و به صورت ناخودآگاه عادت به مصرف بیشتر، از مد میافتد. بسیار مهم است چنین تفکری در تمام سطوح بازار گسترش و نفوذ پیدا کند. حتی اگر صرف هزینه بیشتر در موردی خاص در شرایطی که درآمد کاهش یافته، واقعگرایانه به نظر نمیرسد، زود تصمیم نگیرید و باز هم فکر کنید. خرج عاقلانه یعنی پول کمتری بابت خرید لباسهایی که در پایان یک فصل از مد میافتند، دور ریخته شود. پس اولویت با لباسهایی خواهد بود که بیشتر از چند ماه مد باشند. به نظر میرسد که صنعت مد، قویترین محرک شتابدهنده در این عرصه است. آگاهی از این که در حال حاضر برای خوشلباسبودن واقعا به اندازه کافی پوشاک در دسترس داریم، سبب گرایش دوباره به ترمیم و تعمیر لباسها شده است.
طراحان بر همین هدف متمرکز شدهاند. مثلا برند لباس مردانه بریتانیایی «کانلی» از صاحبان فروشگاههای لباسهای قدیمی در«پورتبلو مارکت» دعوت به همکاری کرده است. «کریستوفر ریبرن» از استودیوی طراحی ریبرن، فروشگاههای لباسهای غیرفرسوده دست دوم و پوشاک نظامی پوشیدهنشده را راهاندازی کرده است. این لباسها در چارچوب مد غیرفصلی میگنجند و پس از چند ماه به اصطلاح از مد نمیافتند.
منبع: Fashionunited.com