چابک باش!
واژه «چابک» این روزها بهدفعات در کسبوکارها استفاده میشود.
چابکی با ایجاد فضای بهبود و انطباق به کسبوکارها کمک میکند اصلاحات لازم روی محصول، خدمت یا استراتژی را اعمال کرده و سریعتر تکامل یابند. چابکی در رهبری شرکتها، یک ویژگی است که به رهبران سازمان امکان دیدن و درک موقعیتها در زمان مناسب را میدهد و منجر به تسریع در فرآیند تصمیمگیری میشود. سؤال مهم این است که تبدیل شدن به یک رهبر چابک چگونه است؟
رهبر چابک بودن یعنی نسبتبه موقعیت و شرایط آگاه باشید و قدرت تبدیل موقعیت به فرصتی برای یادگیری را با اعتمادبهنفس نمایش دهید. داشتن طرز فکر رشد این است که بدانید هر تغییری فرصتی برای رشد و همآفرینی است. چابکی یک مهارت مهم در تغییر بازی در زمانهای عدم اطمینان است. در این شرایط اکثر افراد از بازی خارج میشوند و به اطمینان نیاز دارند که چگونه طرز فکر خود را مدیریت کنند تا بتوانند سطح سلامت خود را ارتقا داده و تأثیرگذاری خود را بیشتر کنند.
یک رهبر سازمانی چابک، معادل یک رهبر راهحلمحور است. برای این رهبران سازمانی هیچگاه هیچ مشکلی وجود ندارد و همیشه راهحلی پیدا میشود. هسته اصلی رهبری سازمانی، توانایی چابک بودن در مواجهه با ناملایمات تا حد امکان است. این توانمندی به رهبران سازمانی اجازه میدهد بیشتر مورد احترام واقع شده و الهامبخش باشند. به آنها فرصت یادگیری از هر موقعیتی را میدهد. بدون چابکی، هیچ رشد مستمری وجود ندارد.
برای پاسخگویی به یک بازار همیشه در حال تغییر، سازگاری و انجام سریع فعالیتها برای رهبران کسبوکار حیاتی است.
تفاوتها
درک تفاوتهای فردی برای رهبران سازمانی چابک مهم است. پذیرش این موضوع اختیاری نیست. برای جهش یک رهبر سازمانی چابک از «خوب» به «عالی»، استفاده از این تفاوتها برای هدایت تغییر در ایجاد محیط کاری بهتر و نتایج حاصل از آن یک ضرورت اساسی است.
ما اغلب در مدیریت پروژه درباره «چابکی» فکر میکنیم. آیا به اندازه کافی چالاک هستیم که بتوانیم با ناملایمات کنار آمده، در برابر سختیها مقاومت کنیم و زمانی که همهچیز طبق برنامه پیش نمیرود، در کار منعطف بوده و اصلاحات لازم را در راستای بهبود ایجاد کنیم؟ چابک بودن به معنی همدلی است.
متدلوژی چابک، یک روش مدیریت پروژه انطباقی و انسانمحور است و درکنار آن رهبری سازمانی چابک، طرز فکری است که موجب پیشروی تغییر رفتار انطباقی میشود. رهبران سازمانی چابک یک رویکرد آزمون و یادگیری را در پیش میگیرند که در آن شکست فرصتی برای یادگیری است و همکاری مشتری به پروژه، ارزش منتقل میکند.
چابکی به رهبران سازمانی کمک میکند تا با پیچیدگیهای روزافزون مواجه شوند. چابک بودن یعنی توقف جهت اخذ تصمیم بهتر. این امر مستلزم شناسایی موقعیت، مشاهده آن از دیدگاه دیگران و جستوجوی رویکردهای جایگزین است که در زمان رهبری تغییرات سازمانی، تیمها و افراد به کار میرود.
چابک بودن به معنای ثابتقدمی همراه با توانایی سازگاری سریع با تغییر نیازمندیهای کسبوکار است. شما میتوانید این قابلیت را با پرسیدن مداوم این سؤال ایجاد کنید؛ درحالحاضر برای متمرکز ماندن به چه چیزی نیاز دارم؟ کسب و کار به چه خروجیهایی نیاز دارد؟ این پرسشهای قدرتمند به شما کمک میکنند تا تمرکز خود را روی موضوعات مهم حفظ کنید، از نقاط قوت خود استفاده کرده و در صورت نیاز منعطف باشید.
چابکی در رهبران ارشد کسبوکار به معنای اتخاذ یک رویکرد سیستمی جهت برخورد با موقعیتهای پیشرو و تجزیه و تحلیل آنها بهصورت روشمند برای تصمیمگیری سریع و قوی است. چابکی نه به معنی واکنش بدون فکر و اتوماتیک (شبیه واکنش غیرارادی زانو در برابر ضربه) به محرکهای خارجی، بلکه در عوض داشتن یک فرآیند ازپیشتعیینشده و یک چارچوب سازمانی برای مقابله با دردسرهای پیش روی کسبوکار است.
هنگامی که بتوانید اطلاعات را با دو طرف مغز خود پردازش کنید، میزان بینش و دیدگاهی که میتوانید به دست آورید و از آن برای حل مسئله استفاده کنید، بیشتر میشود. در این حالت، چابکی عصبی در خود ایجاد کردهاید.
بایدها و نبایدها
نقل قولی از جف بزوس، بهطور خلاصه بیانگر موضوع چابکی به بیانی عالی است: «در چشمانداز سرسخت باشید اما در جزئیات انعطافپذیر.» یک رهبر چابک به قدرت تیم اعتقاد دارد و با ایجاد یک ساختار حمایتی و تقویتی ساختارهای قدیمی را برای ایجاد نوآوری میشکند. چابکی به مقابله با بحرانها به بهترین نحو ممکن کمک میکند.
رهبری چابک به معنای داشتن جهتگیری خارجی و داخلی است. جهتگیری خارجی مستلزم انطباق با بسترهای متغیر و توانایی تعامل مؤثر با پیچیدگی است. این در حالی است که جهتگیری درونی که بر خودآگاهی، خودهمدلی و ایمنی تمرکز دارد، اغلب نادیده گرفته میشود.
منبع: FORBES